چنين گفت زردشت...


پاییزانه

شعر و ادبیات

«....برادر، اگر تو را فضيلتي باشد و آن فضيلت (به راستي) از آن تو باشد، هيچ كس ديگر در آن با تو انباز نيست.

بي گمان، مي خواهي آن را به نامي بنامي و بنوازي: مي خواهي گوش اش را بكشي و با آن بازي كني....

هر فضيلت به ديگر فضيلت ها رشك مي برد و رشك چيزي ست هولناك! چه بسا فضيلت ها نيز از رشك نابود شوند. آن را كه آتش رشك فرا گيردريال سرانجام كژدم وار نيش زهرآگين را به سوي خود مي گرداند!

آه، اي برادر، هر گز نديده اي فضيلتي را كه بد خويش را بگويد و خود را زخم زند؟

انسان چيزي نيست كه بر او چيره مي يابد شد! از اين رو مي بايد به فضيلت ها عشق ورزي، زيرا كه بر سر آن ها فنا خواهي شد!....»



نظرات شما عزیزان:

جواد
ساعت10:08---24 آبان 1391
نظر لطفتونه

موفق باشید


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:,ساعت 9:34 توسط راضیه سادات پیام| |


Power By: LoxBlog.Com